علي جان برخيز ! نمي بيني آدم ها صف کشيده اند براي تشييع باورهاي تکه تکه شده ي بي نام و نشاني که کفن شده اند و بر دوش ها ي خسته روانه ی تباهي اند. واژه ها و باورها در حسرت غسل اند برخیز! فقط حواست باشد "حسينيه " را بسته اند... قرارمان باشد آنسوي ديوارهاي بلند انتظار پشت حوصله نورها راس ساعت